» . |
پیغام مدیر : محمد رضا ابطحی مقدم
(((بسم الله الرحمن الرحیم )))
که را می جویی ؟
گاه از غم او ، دست زجان می شویی
گه قصه ی او به درد دل مـــــی گویی
ســـــرگشته چرا گرد جهان می پویی
کو از تو برون نیست ، که را می پویی
// مولوی //
بزرگان پهنایی
رویدادهای روستای پهنایی
تصاویر شهدای پهنـــــــایی
محصــــــولات کشـــــــاورزی پهنایی
پروژه ها و اقدامات انجام شده توسط دهیاری پهنایی
تصاویر اماکن عمومی روستای پهنایی
آمــــوزش و ترفــــندهای رایانه ای
مطالب سیاسی و فرهنــــگی
مطالب مــذهبی واســـلامی
مطالب هـــنری وعاشقانه
نکته های جالب از هرجا
مناسبت های مختلف
مطالب بهــداشتی
مطالب آموزشی
مطالب متفرقه
تصاویر دیدنی
مقاله ها
سخنان مقام معظم رهبـــــری
سخنان گهربارحضرت امام خمینی (ره)
برای جستجو در همین صفحه وبلاگ واژه کلیدی مورد نظرتان را وارد کنید :
بازدید امروز: 101 نفر
بازدید دیروز: 11 نفر
کل بازدید: 154951 نفر
میلاد منجی موعود عالم امکان بر همه شیعیان جهان و ملت بزرگ ایران مبارکباد
نازنینا، نگارا، نبیا!
چشم به تماشایتان عارف شد و دل به جمالتان عاشق! اشارت نگاهتان بزرگمان می کند ای بزرگ پیامبر خدا .در عید میلاد شما و فرزند صادقتان حضرت جعفر بن محمد، شادمانیم ./
تو را می خوانند یا محمد(ص) ...!
دلی که به وسعت قرن های گذشته از ثانیه میلاد تو در زمین گرفته است باید در لایه های پنهان گرفتگی اش کزکند و از این جا تا مسجد الحرام یا گنبد سبز رنگ تو پرواز کند تا شاید اندکی بخواهد دوباره زندگی کند با جاری شدن چند قطره اشک دلتنگی ها که روی گونه های تفکرش روان می شود از نجوای عاشقانه نیایشی که تو را آن قرن ها پیش به زمین می خواند، می گوید، از همان التماس جهان شمولی که ذرات هستی در ثانیه ثانیه وجود خود زمزمه می کردند و فریاد می زدند.
و این جا در نزدیکی هزار و پانصدمین سالروز نزول مهربانی خداوندی که زمین را می نگرد، دلی دوباره و شاید چون پیش تر از این ها نبوده مثل دل های دیگر، هوایی گرفته دارد.
زمینی که دیگر زیبایی هایش انگشت شمار است و ترانه آسمانی ندارد، زمینی که رنگ های سبزش کمرنگ است و لبخندهای آرام روی چهره های سفید کم دارد، زمینی که لباس ساکنانش سیاه است و قلب هایشان میلی به تجلی گاه اطمینان ندارد، که غمگین است و هیاهوی شادمانه شکرگزاری و آسایش ندارد.
روش افسار گسیخته ای دارد که می دود و فریاد می کشد انگار می خواهد به بالاترین فاصله ها برسد و بعد از آن ارتفاع زشت خود را از زمین به فضای هولناک ابهام پرتاب کند.
این جاست که دل می ترسد و می گیرد، چون ناگزیر است با ارابه وحشی این روش پیچیده یا همراه شود و یا قربانی لطیفی برای نبودن و نخواستن باشد که باید چرخ هایش از روی دست های توانایی اش بگذرد تا بداند از کشیدن افسارهای رها شده ناتوان شده است.
و به تنهایی آن قدر کوچک است که تنها تبادل عاشقانه این نجوا با تو می تواند از یخ زدن تدریجی رهایش کند.
مرا بیاور کنار نزدیک ترین جای نگاهت.
آن قدر که رد نوازش دست های نجات دهنده ات روی پیشانی ام بماند.
راه سوی خلق کن تا نه قربانی باشیم و نه همراه فریاد خشن خشم و خشونت و فاصله های معنوی در هر بعدی که زندگیمان در چهار چوبش قرار گرفته از دسته های معمولی آدمیان تا آن ها که تازیانه قدرت را در آسمان می چرخانند.
فریاد مظلومان که هنوز از دوران تو و قبل آن بر زمین مانده اند دوباره شنیده می شود، آن روزگاران که تو آمدی در پناه مهربانی ات آرام گرفته اما حال چه ضجه های مظلومانه ای پراکنده است و دوباره تو را با تمام وجود طلب می کند که بیایی و لبخندی بزنی و نوازشی کنی و فریادی بزنی تا افسار گسیختگان این روزگار بهراسند، اما ... یا محمد (ص)، نجوای عاشقانه نیایش نیازمند دوباره تو را می طلبد، دیگر زمان آمدن است.
بیا تا جهان در نگاه مهربانت ذوب شود.
و همان طور که با شکوه نام تو به آغازی زیبا رسید با تجلی نام نورانی ات در بزرگ ترین سرزمین های زمین و همه جای آن به کمال منتهی شود.
عشق را بیا امضا کرده اند اما نمی پسندم که کلمات، فقیرند و آن احساس زیبا را نمی دانند.
و من می گویم عشق نیازی است که امروز برای انتشار لطیف ترین آرامش آرمانی احساس می شود و به آمدن تو نیاز دارد./ر.خراسان
بیا یا محمد(ص)
سلام بر تو ای فرستاده خوبی ها، ای مهربانترین فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمین فرا خوانده شدی تا انسان را با معنای واقعی اش آشنا کنی. تو، آفتاب روشن حقیقت بودی در شام تیره زندگی. از مشرق دلها برآمدی و اکنون، آسمان تب دار غروب جانگداز توست.
در سال یازدهم هجرت رسول اکرم (ص) در آخرین سفرحج (در عرفه)، در مکه و در غدیرخم، در مدینه قبل از بیمارى و بعد از آن در جمع یاران و یا در ضمن سخنرانى عمومى، با صراحت و بدون هیچ ابهام، از رحلت خود خبر داد. چنان که قرآن رهروان رسول خدا (ص) را آگاه ساخته بود که پیامبر هم در نیاز به خوراک و پوشاک و ازدواج و وقوع بیمارى و پیرى مانند دیگر افراد بشر است و همانند آنان خواهد مرد. پیامبر اکرم (ص) یک ماه قبل از رحلت فرمود:
" فراق نزدیک شده و بازگشت به سوى خداوند است. نزدیک است فراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت نمایم و من دو چیز گران در میان شما مى گذارم و مى روم: کتاب خدا و عترتم، و خداوند لطیف و آگاه به من خبر داد که این دو هرگز از یکدیگر جدا نشوند تا کنار حوض کوثر برمن وارد شوند. پس خوب بیندیشید چگونه با آن دو رفتار خواهید نمود."
در حجه الوداع در هنگام رمى جمرات فرمود: "مناسک خود را از من فرا گیرید، شاید بعد از امسال دیگر به حج نیایم و هرگز مرا دیگر در این جایگاه نخواهید دید."
روزى به آن حضرت خبر دادند که مردم از وقوع مرگ شما اندوهگین و نگرانند. پیامبر در حالى که به فضل بن عباس و على بن ابیطالب (ع) تکیه داده بود به سوى مسجد رهسپار گردید و پس ازدرود و سپاس پروردگار، فرمود: "به من خبر داده اند شما از مرگ پیامبر خود در هراس هستید. آیا پیش از من، پیامبرى بوده است که جاودان باشد؟! آگاه باشید، من به رحمت پروردگار خود خواهم پیوست و شما نیز به رحمت پروردگار خود ملحق خواهید شد." ... ادامه مطلب...
قیام مقدس و پرشکوه امام حسین(ع)ریشه در انحراف هاى بـنیادى و اساسى در جـامعه اسلامى داشت. این انحراف ها زائیده انحراف حکومت اسلامى از مسیر اصلى خود از سقیفه به بـعد بـود. که پس از شهادت على(ع)کلا بـه دست سلسله سفیانى و حزب ضد اسلامى اموى افتاد. بـه گواهى اسناد تاریخى, سران این حزب هیچ اعتقادى بـه اسلام و اصول آن نداشتند(1). و ظهور اسلام و به قدرت رسیدن پیامبر اسلام(ص)را, جلوه اى از پیروزى تـیره بـنى هاشم بـر تـیره بـنى امیه, در جریان کشمکش قبیلگى در درون طایفه بـزرگ قریش مى دانستند(2). و بـا یک حـرکت خـزنده, بـه تـدریج در پـوشش اسـلام بـه مناصب کلیدى دسـت یافتند() و سرانجـام از سال چهلم هجـرى, حکومت اسلامى و سرنوشت و مقدرات امت اسلامى به دست این حزب افتاد و پس از بیست سال حکومت معاویه, و بـه دنبـال مرگ وى, پـسرش یزید بـه قدرت رسید که اوج انحراف بـنیادى, و جلوه اى آشکار از ظهور ((جاهلیت نو)) در پوشش ظاهرى اسلام بود(3).امام حـسـین(ع)نمى تـوانسـت در بـرابـر چـنین فاجـعه اى سکوت کند و احساس وظیفه مى کرد که در بـرابـر این وضع, اعتـراض و مخالفت کند. سخنان, نامه ها و سایر اسنادى که از امام حسین(ع)به دسـت ما رسـیده, بـه روشنى گویاى این مطلب اسـت. این اسناد بـیانگر آن است که از نظر امام, پـیشوا و رهبـر مسلمانان شـرائط و ویژگى هایى دارد که امویان فـاقـد آنها بـودند و اسـاس انحراف ها و گمراهیها این بود که عناصر فاسد و غیر لایق, تکیه بر مسند خلافت اسلامى و جایگاه والاى پـیامبـر زده بـودند و حاکمیت و زمامدارى آنها, آثار و نتائج بـسیار تلخ و ویرانگرى بـه دنبـال آورده بود. ...
چراغ هدایت در دستان حسین (ع)
خدایا اکنون محرم از راه رسیده است و حسین(ع) تو با چراغ هدایت در درست، نفس مسیحایی در سینه سکان کشتی هستی را به دست گرفته تا آنانی را که در قول و عمل پا در رکاب ایمان و اعتقاد به تو نهادند، از عذاب الیم دنیا و آخرت برهاند و به ساحل نجات برساند.
***************
خدایا اکنون محرم از راه رسیده است و حسین(ع) تو با چراغ هدایت در درست، نفس مسیحایی در سینه سکان کشتی هستی را به دست گرفته تا آنانی را که در قول و عمل پا در رکاب ایمان و اعتقاد به تو نهادند، از عذاب الیم دنیا و آخرت برهاند و به ساحل نجات برساند.
گوش فرا دهید؛ سفینه النجاه عاشورا در راه است. یا علی(ع) باید گفت و به کشتی حسین(ع) که هم اسرع است و هم اوسع، وارد شد. مبادا محرم برود و ما محرم نشده باشیم. با حسین(ع) می توان محرم اسرار خدا شد. می توان تا خدا قد کشید. حیات هستی به حسین است زیرا در رگ های زندگی خون حسین(ع) جاریست.
محبت حسین(ع) ما را تا خدا می برد، بیا به صلاهًْ حسین(ع) قامت ببندیم چرا که با نماز حسین(ع) می توان به سلام خدا رسید.در منای حسین(ع) می توان شاهد ذبح منیت و هوس های پر طمطراق دنیوی که روز به روز بر جلوه آن افزوده می شود، بود.به راستی چه لذتی بالاتر از این که با حسین(ع) به طواف خدا رفته و در دست او و بند در بند عشق او گردید و لبیک گفت
و اینک خدایا در محرمی که از راه رسیده یاریمان کن که محرم باشیم و بمانیم. بارالهی ما را به عشق حسین(ع) حیات بخش، به ولایت او بمیران و مرامش را نصب العین ما قرار ده.
کربلا آیه شگفت خداست
نمادها تجسم کوتاه و صریح تمثالهای خاطره انگیزند که بر روح آدمی پیوسته می مانند و بدین سان می توان آنها را نمود جنبش و حرکت دانست. دریافت ذهنی مخاطبان از نمادها، به تعلق آنها به این عناصر باز می گردد.
*********************
نمادها تجسم کوتاه و صریح تمثالهای خاطره انگیزند که بر روح آدمی پیوسته می مانند و بدین سان می توان آنها را نمود جنبش و حرکت دانست. دریافت ذهنی مخاطبان از نمادها، به تعلق آنها به این عناصر باز می گردد. بنابراین عناصر وارداتی را که از دایره نظام فرهنگی و اعتقادی جوامع خارج هستند، نمی توان نمادهایی پایدار دانست. نمادهای «عاشورا» که برخی همچون دکتر سنگری ترجیح می دهند آن را «آیه شگفت خدا» بنامند، دریافتی از صحنه های توامان شور و شعور و تعابیرعبرت آموز عبد و معبود است.
پنجره ژرفی که مفاهیم عاشورایی بر روی شیفتگان آن گشوده است، راه را برای خلق و یا استفاده مجدد از نمادهای پیشین هموار ساخته است. اما در عین حال، بهره جستن از آنها ملاحظاتی را می طلبد که گستره و شمول مخاطب آن بخش اعظم جامعه امروز را در بر می گیرد. گفتگو با دکتر محمد رضا سنگری، به بررسی همین ملاحظات اشاره دارد:
? آقای دکتر، برای ترسیم آنچه در سال ?? هجری رخ داده است، ترجیح می دهید از کدام یک از واژه های «قیام»، «نهضت» و یا «انقلاب» استفاده کنیم که مبین عظمت آن باشد ؟ ...
حسین(ع) زیباترین معنی عشق و دلدادگی
دلداده بیقرار ابا عبدالله (ع) به نیکی می داند که حسین (ع) چه عاشقانه حج ابراهیمی را از سرزمین عرفات وداع گفت و با کاروانی به سرزمین عشق و دلدادگی یعنی کربلا رفت که عاشورای امام و یارانش قرن هاست آدمیان را مبهوت خود کرده است.
********************
دلداده بیقرار ابا عبدالله (ع) به نیکی می داند که حسین (ع) چه عاشقانه حج ابراهیمی را از سرزمین عرفات وداع گفت و با کاروانی به سرزمین عشق و دلدادگی یعنی کربلا رفت که عاشورای امام و یارانش قرن هاست آدمیان را مبهوت خود کرده است.
آری حسین سلاله پاک زهرای اطهر (س) در سال ?? هجری قمری در سرزمین کربلا قیامتی به پا کرد که قرن هاست نسل به نسل با روح و روان آدمیان کاری کرده که حتی مسیحیان را نیز در روز عاشورا محزون و دلنگران می کند.
روایت است امام رضا (ع) فرمودند: اگر گریه کنی بر حسین (ع) تا آنجایی که آب چشمان تو جاری شود ، حق تعالی جمیع گناهان صغیره و کبیره تو را خواهد بخشید.همچنین شیخ طوس روایت کرد نَفَس کسی که به جهت مظلومیت ما مغموم است تسبیح است و اندوه او عبادت و پوشیدن اسرار ما از بیگانگان در راه خدا جهاد است.
امام رضا فرمودند: بر حسین (ع) باید گریه کنند گریه کنندگان ? همانا گریه بر آن حضرت تمامی گناهان را فرو می ریزد. ...
انقلاب اسلامی ثمره عاشورای حسینی
انقلاب اسلامی ایران از قیام عاشورا بهره های بسیاری برده است، اساسی ترین تاثیر آن الگوسازی از عاشورا بود که موجب شد، عموم با تأسی از امام حسین(ع) از تهدید، کشتار، ارعاب و خشونت حکومت هراسان نشده و در ترسیمی ذهنی و عملی، حرکت خود را عاشورایی و حسینی دانسته و به پیروزی مطمئن بودند، حتی اگر کشته شوند.
**************
انقلاب اسلامی ایران از قیام عاشورا بهره های بسیاری برده است، اساسی ترین تاثیر آن الگوسازی از عاشورا بود که موجب شد، عموم با تأسی از امام حسین(ع) از تهدید، کشتار، ارعاب و خشونت حکومت هراسان نشده و در ترسیمی ذهنی و عملی، حرکت خود را عاشورایی و حسینی دانسته و به پیروزی مطمئن بودند، حتی اگر کشته شوند.مذهب تشیع در امر حکومت قایل به اندیشه های پیشینی است، یعنی از قبل برای حاکمیت تئوری و نظریه دارد و هیچ وقت امر اتفاق افتاده را به صرف این که غالب و قوی است و می تواند اعمال حاکمیت کند نمی پذیرد. تشیع امامت و رهبری جامعه را مختص عده ای خاص و برگزیده می داند که مشروعیت و حقی اصیل و الهی دارند. حق ولایت و هدایت مردم، امری مقدس و فرا انسانی است گرچه در وجود انسان هایی ویژه تبلور می یابد و جاری و حاکم بودن امر امامت بنا به خواسته مردم یا به نوعی پذیرش و استقبال مردم موثر و عملی می شود، اما عدم توجه مردم، ساقط کننده حاکمیت الهی امامان نیست. ...
عید سعید فطر برهمه مسلمانان جهان مبارکباد
مهربان پروردگار! به پاسداشت مهرورزی تو، روزه گرفتیم و اکنون به نماز فطرت، پاک میرویم و در آبی رحمتت روح و جان می شوییم و تن پوش آمرزش بر تن می نماییم. در این لحظه های سبز استجابت، شاخه های نخل آرزو را در دست می گیریم و ظهور موعود آخرین را از تو میخواهیم.
عید سعید فطر، عید آسودگی از آتش غفلت و رهیدگی از زنجیر نفس، بر میهمانان حضرت حق مبارک باد.
****************************
مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.
امیرالمؤمنین، حضرت على (علیه السلام) در یکى از اعیاد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بیم داده اند که:
اى مردم! این روز شما روزى است که نیکوکاران در آن پاداش می گیرند و زیانکاران و تبهکاران در آن مأیوس و ناامید می گردند و این شباهتى زیاد به روز قیامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جایگاه نماز عید شدن، به یاد آورید خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ایستادن در جایگاه نماز به یاد آورید ایستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشت به سوى منازل خود، متذکر شوید بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشت برین، اى بندگان خدا، کمترین چیزى که به زنان و مردان روزه دار داده میشود این است که فرشته اى در آخرین روز ماه رمضان به آنان ندا میدهند و میگویند:
«هان! بشارتتان باد، اى بندگان خدا که گناهان گذشته تان آمرزیده شد، پس به فکر آینده خویش باشید که چگونه بقیه ایام را بگذرانید.»
عارف وارسته ملکى تبریزى درباره عید فطر آورده است: «عید فطر روزى است که خداوند آن را از میان دیگر روزها بر گزیده است و ویژه هدیه بخشیدن و جایزه دادن به بندگان خویش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در این روز نزد حضرت او گرد آیند و بر خوان کرم او بنشینند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم امید به درگاه او دوزند و از خطاهاى خویش پوزش خواهند، نیازهاى خویش به نزد او آرند و آرزوهاى خویش از او خواهند و نیز آنان را وعده و مژده داده است که هر نیازى به او آرند، برآوره و بیش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بنده نوازى، بخشایش و کارسازى در حق آنان روا دارد که گمان نیز نمیبرند.»
روز اول ماه شوال را بدین سبب عید فطر خوانده اند که در این روز، امر امساک و صوم از خوردن و آشامیدن برداشته شده و رخصت داده شد که مؤمنان در روز افطار کنند و روزه خود را بشکنند. ابتداى خوردن و آشامیدن را افطار می نامند و از این رو است که پس از اتمام روز و هنگامى که مغرب شرعى در روزهاى ماه رمضان، شروع میشود، انسان افطار می کند یعنى اجازه خوردن پس از امساک از خوردن به او داده می شود.
عید آمد و عید آمد و آن بخت سعید آمد
برگیرو دهل می زن کان ماه پدید آمد
***
عید آمد ای مجنون، غلغل شنواز گردون
کان معتمد سدره از عرش مجید آمد
***
عید آمد ره جویان ، رقصان وغزل گویان
کان قیصر مه رویان زان " قصر مشید"(6) آمد
***
صد معدن دانایی مجنون شد و سودایی
کان خوبی و زیبایی بی مثل و ندید آمد
***
زان قدرت پیوستن ، داوود نبی مستش
تا موم کند دستش ، گر سنگ و حدید آمد
***
عید آمد و ما بی او عیدیم بیا تا ما
برعید زنیم این دم کان خوان و ثرید (7)آمد؟
***
زو زهر شکرگردد، زو ابرقمر گردد
زو تازه وتر گردد هرجا که قدید(8) آمد
***
برخیز و به میدان رو ، در حلقه رندان رو
رو جانب مهمان رو کز راه بعید آمد
***
غمهاش همه شادی ، بندش همه آزادی
یک دانه بد و دادی ، صد باغ مزید آمد
***
من بنده آن شرقم ، در نعمت آن غرقم
جز نعمت پاک او منحوس و پلید آمد
***
بربند لب و تن زن چون غنچه و چون سوسن
رو صبرکن از گفتن چون صبر کلید آمد "
((( برای اطلاع از اخبار شهرستان قاینات وخراسان جنوبی به آدرس بالا بروید )))
امام ابومحمد حسن بن علی بن ابیطالب علیه السلام؛ دومین پیشوا از امامان معصوم اهل بیت، یکی از پنج تن آل عبا و نخستین سبط رسول خدا (ص) است که پیامبر بزرگوار اسلام او و برادرش را دو سرور جوانان بهشت و دو گل خوشبوی خویش نامید .
مادرش فاطمه علیها السلام دخت گرامی رسول الله و بانوی بانوان جهان می باشد .
زادگاه شریفش مدینه و زمان تولد این مولود مبارک، بنابر مشهور عامه و خاصه پانزدهم رمضان سال سوم و یا دوم هجرت بوده است. البته در این مورد اقوال دیگری نیز نقل گردیده است. مثلا بعضی بجای رمضان، ماه شعبان را ذکر نموده اند که گویا با تولد حضرت حسین بن علی (ع) اشتباه کرده اند. در هر صورت نظر قطعی تر همان است که بیان گردید .
امام حسن(ع) نخستین فرزند امام علی بن ابیطالب و حضرت فاطمه علیها السلام است. محدث عظیم الشان شیعی، ثقه الاسلام کلینی در کتاب کافی از حضرت امام صادق (ع) روایت می کند که فاصله بین ولادت امام حسن و امام حسین (ع) فقط یک طُهر بوده و بین زاده شدن این دو برادر شش ماه و ده روز فاصله شده است ( طُهر = پاکیزگی را از عادت زنانگی ) . بنابراین معلوم می شود که مدت حمل حضرت حسین (ع) شش ماه بود که علی ابن ابراهیم قمی ، مفسر عالیقدر شیعی نیز در تفسیر خود به این نکته اشاره نموده است .
اما این مطلب با آنچه که درباره تاریخ ولادت دو برادر ثبت کرده اند، سازگار نیست . زیرا ولادت حضرت حسین (ع) در شب پنجم شعبان سال سوم یا چهارم هجرت روی داده است و در نتیجه بین میلاد این دو برادر ده ماه و بیست روز فاصله بوده است که ابن شهر آشوب نیز در کتاب « المناقب » همین مبنا را پذیرفته است . البته اگر تولد امام حسن (ع) را سال دوم و تولد امام حسین (ع) را سال چهارم بدانیم ، این فاصله یک سال و ده ماه و بیست روز خواهد شد که با روایت قُتاده هماهنگی دارد ، زیرا او گفته است که فاصله بین ولادت دو برادر، یکسال و ده ماه بوده است.
با توجه به آنچه گذشت ، میتوان نتیجه گرفت که روایت نخست ، اندکی مخدوش شده است و گویا راوی در اثر فراموشی ، مدت حمل حضرت حسن (ع) را به حضرت حسین (ع) نسبت داده است ، بدین معنی که امام فرموده فاصله بین میلاد برادر بزرگ و حمل برادر کوچک فقط یک طُهر بوده و سپس مدت حمل برادر بزرگ را شش ماه تعیین کرده ، اما راوی این مدت را به برادر کوچک نسبت داده است . البته احتمال می رود که این اشتباه از نویسندگان در هنگام نوشتن روی داده باشد . در هر صورت تردیدی نیست که فاصله بین میلاد این دو امام بزرگوار بیش از ده ماه بوده است . واقدی در کتاب « المغازی » می نویسد: بین ولادت امام حسن (ع) و حمل امام حسین (ع) مدت 50 روز فاصله شده است .
هنگامی که امام حسن (ع) پا به عرصه گیتی نهاد ، فاطمه زهرا سلام الله علیها از همسر خود خواست که او را نامگذاری کند ، اما علی (ع) فرمود که من در نامگذاری او بر پیامبر بزرگوار اسلام پیشی نمی جویم ، تا آنکه رسول خدا به خانه آنان وارد شد و نوزاد جدید را به خدمت حضرتش بردند . ایشان در گوش راست وی اذان و در گوش چپش اقامه گفتند و او را « حسن » نامیدند ، اسمی که هرگز در دوران جاهلیت شنیده نشده بود .
کلینی در کتاب کافی به نقل از ششمین امام (ع) می نویسد که حضرت رسول (ص) با دست خود برای نواده خویش گوسفندی عقیقه کرد و فرمود :
« با نام خدا، این عقیقه را برای حسن تهیه می کنم . »
سپس عرضه داشت :
« بار پروردگارا استخوانش را بجای استخوان او ، گوشتش را بجای گوشت او ، خونش را بجای خون او و مویش را بجای موی او عقیقه می کنم ، خداوندا این عقیقه را پناه و نگاهبان محمد و آل محمد قرار ده . »
در روایت دیگر آمده که حضرت دو قوچ کبود رنگ عقیقه فرمودند ، ولی گویا اصل روایت این بوده که ایشان برای هر یک از دو نواده خود یک گوسفند عقیقه کرده است ، همانگونه که ابن سعد در « الطبقات الکبری » به همین نکته اشاره نموده است . در ادامه روایت آمده است که رسول گرامی به قابله یک ران گوسفند و یک دینار طلا بخشید . سپس موی سر فرزند دلبند دختر خود را تراشید و امر کرد که هم وزن این مو ، نقره صدقه بدهند که وزن آن اندکی بیش از یک درهم شد . بعضی گفته اند که حضرت به دختر خود امر کرد که اینکارها را انجام دهد .
بدینگونه بود که عقیقه نمودن و صدقه دادن نقره هموزن موی نوزاد از سنتهای دائمی اسلامی نزد دانشمندان گردید .
همچنین پیامبر اسلام (ص) سر مبارک حسن بن علی (ع) را به ماده خوشبوئی آغشته فرمود و این کار را در مقابل عمل دوران جاهلیت انجام داد که سر طفل را بخون آغشته می نمودند .
در کتاب اُسدُ الغابه از ام الفضل همسر عباس بن عبدالمطلب نقل شده که گوید من به رسول خدا عرض کردم : « یا رسول الله در خواب دیدم که عضوی از اعضای شما در خانه من است » . حضرت فرمود : « خیر است ، بزودی فاطمه فرزندی می آورد و تو او را شیر می دهی . » زمانی بیش نگذشت که امام حسن (ع) پای به جهان نهاد و ام الفضل او را شیر داد .
امام حسن (ع) فقط یک کنیه داشت و آن « ابومحمد » است که جد بزرگوارش برای او قرار داد . مشهورترین القاب ایشان عبارتند از : تقی ، زکی ، سبط .
نقش نگین انگشتری آن بزرگوار را چند گونه نقل نموده اند : الفصول المهمه آنرا « العزه لله وحده » نقل می کند . وافی و کتابهای دیگر از امام ابوالحسن الرضا (ع) عبارت « العزه الله » را روایت می نمایند . صاحب بن عباد در کتاب « عنوان المعارف » جمله « الله اکبر و به استعین » را ذکر می کند و وافی بنقل از امام ششم می نویسد که نقش نگین هر دو نور چشم رسول خدا « حسبی الله » بوده است .
حضرت حسن (ع) در زمان پادشاهی معاویه می زیست ( بهتر آنست ، بگوییم : معاویه در زمان امامت امام حسن (ع) خود را پادشاه خواند ) . سفینه ، خادم رسول الله سمت دربانی حضرتش را بر عهده داشت .
از این امام بزرگوار مجموعا پانزده فرزند بر جای مانده که عبارتند از :
زید ، ام الحسن و ام الحسین از مادری بنام بشیر بنت ابی مسعود ؛ حسن از مادری بنام خوله بنت منضور ؛ عمر، قاسم و عبدالله از مادری کنیز ؛ عبدالرحمن که مادر او هم کنیز بوده است ؛ حسین، طلحه و فاطمه از مادری بنام ام اسحق بنت طلحه بن عبدالله ، فاطمه ، ام سلمه و رقیه که مادرانشان متفاوت بوده اند . از این فرزندان فقط حسن و زید صاحب نسل بوده اند ، ولی از سیزده نفر دیگر نسلی بر جای نمانده است .
((( اخبار شهرستان قاینات در پایگاه اطلاع رسانی قاین نیوز )))
..: آخرین ارسال ها :..
مناسبتها : برگزاری راهپیمایی 22 بهمن 1391در پهنایی
مناسبتها : رزمایش گردانهای واکنش سریع بیت المقدس - پایگاه مقاومت
[عناوین آرشیوشده]
کپی برداری از مطالب وبلاگ فقط با ذکر منبع مجاز میباشد .
All Rights Reserved 2005-2006 © by
RostayPahnaey.parsiblog.com
This Template Designed By Mohammad Bagheri | power ByParsiBlog
wwWw.Theam.TK -
wWw.TMPfa.TK -
wWw.MyBaran.TK
لینک ثابتنظرات شما ()